به نظر میرسد که مردم در جهان عرب درباره تغییر بلوف نمیزنند. ما به رژه افراطگرایان مذهبی و ژنرالهای ارتش که از تخت طلا با مردم حرف میزنند، عادت کردهایم، اما اکنون به نظر میرسد که نخبگان جدید سیاسی ممکن است بتوانند این چرخه را در تک تک کشورهای عربی بشکنند.
روز یکشنبه، مردم تونس در نخستین دور انتخابات ریاست جمهوری، ضربه سختی بر پیکر ساختارهای کهنه سیاسی زدند، و به نظر میرسد که این لحظه، لحظه قدرت است.
مردم تونس به «قیس سعید» و «نبیل قروی»، دو سیاستمدار ناشناخته، رای دادهاند تا در دور بعدی انتخابات رقابت کنند. نه سعید و نه قروی، متعلق به طبقه حاکمه سنتی کشور نیستند و هیچیک به ارتش و اتحادیههای مقتدر کارگری، وابستگی ندارند. با وجود این، توانستند سیاستمداران برجسته را که یا به رژیمهای گذشته وابسته بودند یا به اسلامگرایان را، از جمله نخست وزیر، دو نخست وزیر سابق و اسبق، وزیر دفاع و یک رئیس جمهوری سابق، شکست دهند.
قیس، یک محافظهکار سوسیالیست است که خود را در همراهی با جوانان تونس که خواهان تغییرند، معرفی کرد. از آن عجیبتر، رایدهندگان از نبیل قروی، بازرگان جنجالیای حمایت کردهاند که به جرم فساد در زندان است.
هردو نامزد ثابت کردهاند که رهبری کارزارهای بزرگ و سنتی در جهان عرب، کهنه شده است. پیام مردم روشن و رسا بوده است: آنان خواهان تغییرند.
در عمل، تونس در یک دور دیگر از انقلاب سال ۲۰۱۱ است که به حکومت رئیس جموهری پیشین، زینالعابدین بن علی، پایان داد و راه را برای موفقترین تحول دموکراتیک در جهان عرب گشود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
«قیام سیاسی» جدید در تونس، امیدهای النهضه (بزرگترین جنبش اسلامی) و طرفداران پروپا قرص حکومت سکولار را نقش بر آب کرده است، و مقررات جدیدی برای بازیهای سیاسی بنا میگذارد.
انتخابات ریاست جمهوری در تونس، بخشی از یک جنبش نوین است که رژیمهای راکد عرب را تکان داده است. بهتقریب، پژواک کاملی است از کودتای سودان که به خلاء سی سالهای که با اتحاد میان اخوان المسلمین و ارتش توصیف میشد، پایان داد، و به جای آن، یک اتحاد خالص میان فعالان سکولار ایجاد شد. تداوم و خویشتنداری معترضان در خارطوم، نماد اراده گستردهای بود که نه تنها در راه یک حکومت غیرنظامی، ارتش را کنار زد، بلکه پیامد آن احتمالا در سراسر جهان عرب احساس خواهد شد.
بهترین راه توصیف این جنبش، یک دوره غور روانی است. مردم متوجه شدند که نظام سیاسیای که بر دوقطب اسلامی و نظامی استوار است، شکست خورده است و باید جایگزینی برای آن یافت. هیچکس هنوز مطمئن نیست که این جایگزین، چه باید باشد، اما به نظر میرسد که مردم، بیش از هر زمان، آمادهاند تا در بزرگترین بازی آزمون و خطا که منطقه به خود دیده است، شرکت کنند.
من به تازگی از مصر برگشتهام که مردم آن از بابت پخش ویدیوهایی توسط محمدعلی، یک پیمانکار و هنرپیشه، از آنچه گفته میشود فساد و بزهکاری در ارتش است، به هیجان آمدهاند. کارزار این مرد، نظام حاکم بر مصر را تکان داده است و آن را برای نخستین بار پس از سقوط دولت محمد مورسی در سال ۲۰۱۳، در حالت دفاعی قرار داده است.
اکنون مردم با شنیدن نام اخوان المسلمین به عنوان گزینهای بالقوه برای حکومت خودکامه ارتش، (مخالفت خود را اعلام)، و دادن فرصت دیگری به این حزب را ، هر قدر گذرا، با شدت رد میکنند.
در خیابانهای قاهره، مردم از گسترش امپراطوری اقتصادی ارتش و فقدان تساوی و عدالت اجتماعی شکایت میکنند. آنها از بابت این که چگونه یک کشور ۱۰۵ میلیون نفری زیر سلطه ژنرالهای ارتش و نیروهای امنیتی قرار گرفته است، شاکیاند. اما در عین حال، اسلامگرایان را برای آن مذمت میکنند.
کمی به سوی غرب، مردم الجزایر همه هفته با تقاضای یک حکومت سکولار دموکراتیک به خیابانها می ریزند. و این حرکتها، به رغم مقاومت علنی ارتش تحت فرماندهی احمد قائد صلاح و زیردستان او، انجام میگیرد.
مردم الجزایر، همسایگان تونسی خود را نمونه قرار دادهاند و امیدوارند که روزی آن ها هم بتوانند نامزدهای سیاسی را در تعاملهای تلویزیونی به باد پرسش بگیرند. آنها هم رویای روزی را دارند که بتوانند آزادانه برای برگزیدن رهبران سیاسی خود در انتخاباتی آزاد و بیطرفانه شرکت کنند.
به نظر میرسد که مردم خاورمیانه آمادهاند تا یک طبقه جدید از نخبگان سیاسی بهوجود بیاورند. ممکن است این نخبگان از تجربه کافی ( یا منش درست) برای کشورداری برخوردار نباشند، اما تمرکز مردم روی چهرههای جدید و روشهای نو است.
ژنرالهای بیکفایت و اسلامگراها چنان بیش از حد طولانی در روشهای خود قفل شدند، که موج دوم بهار عربی بدون جلب توجه چندانی، از راه رسید. آنها قادر نیستند تغییرات آرام اما گستردهای را که در جوامع عرب آغاز شده است و خواستههای مردم آن را توصیف میکند، درک کنند، یا دست به اقدام در برابر آن بزنند.
در سال ۲۰۱۸، فعالان مستقل، بر انتخابات شهرداریها در تونس چیره شدند. این امر، راه را برای یک روند جدید و غیرحزبی در کشور گشود. حال ما با دو نامزد تقریبا شناخته نشده سیاسی برای دور نهایی انتخابات ریاست جمهوری روبهرو هستیم، و افزون بر آن، گروه مشابه دیگری در انتخابات پارلمانی ماه آینده خوب عمل خواهد کرد.
آن ساختار اجتماعی که نظام قدرت منطقهای سلسلههای پادشاهی و ارتش را به هم پیوند داده بود و اسلامگراها را به عنوان گزینه حمایت میکرد، دارد از هم میپاشد. مردم تونس و سودان ثابت کردهاند که اقدامات دموکراتیک یا انقلابی میتواند به یک مقصد برسد؛ به رد نظام کهن.
این نوشته برگردان فارسی از مقالات منتشر شده دیگری است و منعکس کننده دیدگاه سردبیری روزنامه ایندیپندنت فارسی نمی باشد.
© The Independent